۱۳۹۲ آذر ۹, شنبه

رایحه برنج

حدود یک ماه هست که از ناهار کارخونه، برنج را حذف کردم
داستان خیلی به رژیم ربطی نداره. کارخانه  هر روز سه مدل غذا داره با سوپ و سالاد و ...آره
  میخوام بگم که برنج نخوردن، صرفا جنبه کنترلی داره
  جمعه ها خودم برنج کته درست میکنم که عاشق بوی آن هستم
حالا جوری شده که بوی برنج را بعد از سه روز توی خونه احساس میکنم

دلتنگی هم همین مدلی است. نیستی اما بوت توی خونه پیچیده

ریشه کلمه برنج، به رنج بوده. احساس کردنِ بوی برنج بعد از چند روز هم سخته

توئیتر

فکر کنم تنها اشکال توئیتر این باشه که ریلیشن استتوس نداره
و نمیشه مگس پرونی یا شکار کبوتر کرد
نکنه داره و من ندیدم
البته شاید رسالت این شبکه اجتماعی برعکس همه شبکه ها باشه و فقط به دنبال اطلاع پراکنی باشه
شاید این جمعه بیاید
وبلاگ ریلیشن داره؟

من یک نازی ام ;)

یکی از بازیکنان تیم فوتبال کرواسی را به جرم شعارهای  نژادپرستانه و هیتلری ، دارن محروم و جریمه میکنند
داستان از این قراره. این بازیکن بعد از صعود به جام جهانی به سمت تماشاگران میره و 
فریاد میزنه : میهن
و تماشاگران پاسخ میدهند : آماده
همین. و انگاری این از شعارهای نازی ها بوده
به  نظرم که دوشواری نداره. مشتاق شدم که کتاب یا اطلاعاتی در مورد نازی ها پیدا کنم و بخونم
به نظر خیلی هم بد نمیاد. به این میگویند تبلیغات معکوس

قلب دوم

برف پاک کن ماشین را عوض کردم. احساس میکنم که ماشین نو شده است
اگر پایمان حکم قلب دوم را دارد، برف پاک کن حکم موتور دوم برای ماشین را دارد

شهرستانی

یکی از مزایای شهرستانی بودن اینه که میشه ازش سوء استفاده کرد
امروز در کارخانه سوتی بدی دادم و یک کلمه را اشتباهی استفاده کردم. اما خیلی جدی گفتم که ما در گرگان اینجوری میگیم و البته همه باور کردند
همین جا طلب بخشش از گرگانی های عزیز دارم و بدانید و آگاه باشید که حفظ آبروی من، آبروی شماست
خیلی به دنبال این نباشید که چه سوتی ای دادم
 
سوتی دادن در کار مساوی با حداقل یک هفته سوژه شدن است یا اینکه شخصی سوتی بعدی را بدهد و جای شما را بگیرد

حالا برای اینکه حواستان را منحرف کنم از هنرنمایی همکارانم تعرف میکنم

فلانی خیلی جدی میگفت : میخوام ازتون آب چشم بگیرم
------------------------------------------------------- 
همکارم پسرش را آورده بود شرکت. ازش پرسیدم، اسمش چیه؟
گفت : دیوید کاپرفید. آخه از کاندوم رد شده
 
 

چس ناله های تهرانی


  • ترافیک خیلی خر است. جای پارک خرتر. احمدی نژاد است. نتانیاهو است. تتلو است. همیشه هستند و امیدی به بهبودشون نیست. باران، برای تهران چوب یک سر طلا! است. هوا را قابل تنفس میکند، ترافیک را غیرقابل تصور.
    مسیر صبح 35 دقیقه، برگشت دو ساعت و ربع !